خدارا شکر که دخترم

وقتی صبح شنبه بعد از دوشب با گریه به خواب رفتن,صورتم را دیدم,وحشت کردم.

خدارا شکر که دخترم!

یک مداد سیاه زیر چشم ها و یک رژ لب و لاکی که با رنگ روسری ام سِت باشد,هیچ اندوهی را به بیرون ساطع نمی کند!

خدارا شکر که دخترم!

مهم نیست چه قدر بابت دختر بودنم هزینه پرداخته ام,مهم نیست چه قدر به خاطر پسر نبودن,ضعیف خطاب شده ام.همین که می توانم دلِ شکسته ام را زیر رنگ و لعاب مخفی کنم,خدارا شکر می کنم که دخترم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد